سه چیز هرگز بر نمی گردد : ((زمان، کلام، موقعیت))
سه چیزرا هرگز نباید از دست داد: (( آرامش، امید، صداقت ))
سه چیز هرگز قطعی نیستند:
(( شانس، موفقیت، رویاهایمان ))
سه چیز ارزشمندترین چیزهاست: ((عشق، اعتماد به نفس، دوستان واقعی ))
نظرات شما عزیزان:
پس از سی سال
این معنی محقق شد به خاقانی
که یک دم با خدا بودن به از ملک سلیمانی
این معنی محقق شد به خاقانی
که یک دم با خدا بودن به از ملک سلیمانی
حاج اصغر مو تور میم
پاسخ: sepas
پاسخ: sepas
وخه عمو دلت خوشه به خدا
- 

ساعت9:07---15 تير 1392
گفت: سلام!
گفتم: سلام!
معصومانه گفت: می مانی؟
گفتم : تو چطور؟
محکم گفت: همیشه می مانم!
گفتم: می مانم.
روزها گذشت. روزی عزم رفتن کرد. گفتم: تو که گفته بودی می مانی؟!
گفت: نمی توانم! قول ماندن به دیگری داده ام .... باید بروم!
پاسخ:
رفتن همیشه بد نیست...
ماندن همیشه خوب نیست...
رفتن هم همیشه بد نیست...
گاهی رفتن بهتر است...
گاهی باید رفت...
باید رفت تا بعضی چیزها بماند...
اگر نروی هر آنچه ماندنیست خواهد رفت...
اگر بروی شاید با دل پر بروی و اگر بمانی با دست خالی خواهی ماند....
گاهی باید رفت و بعضی چیزها را که بردنی ست با خود برد، مثل یاد، مثل خاطره، مثل غ ر و ر...
و آنچه ماندنی ست را جا گذاشت، مثل یاد، مثل خاطره، مثل لبخند...
رفتنت ماندنی می شود وقتی که باید بروی، بروی!
و ماندنت رفتنی می شود وقتی که نباید بمانی بمانی!
شاید گاهی باید رفت و گذاشت چیزی بماند که نبودمان را گرانبها کند...
نمیدانم...شاید باید سر به زیر رفت...هر چند با اندوه!
شاید باید با لبخندی بر لب رفت هر چند باری سنگین بر دل و دوش...
رفتن همیشه بد نیست...
هرچند شکسته...
شاید باید آنگونه بروی که دیده شوی و حضورت مثل لمس بال یک پروانه حس شود....
شاید باید آنگونه رفت که هیچ نگاهی نتواند انکار کند و هیچ دلی نتواند ...
شاید وقتی رفتــیم همه ی چیز هایی که باید بیایند،بیایند
گفتم: سلام!
معصومانه گفت: می مانی؟
گفتم : تو چطور؟
محکم گفت: همیشه می مانم!
گفتم: می مانم.
روزها گذشت. روزی عزم رفتن کرد. گفتم: تو که گفته بودی می مانی؟!
گفت: نمی توانم! قول ماندن به دیگری داده ام .... باید بروم!
ارسال توسط
آخرین مطالب